سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  قلب مطمئن
آنکه دانش می جوید، خداوند روزیش را به عهده می گیرد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
109042
بازدیدهای امروز وبلاگ
13
بازدیدهای دیروز وبلاگ
40
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
قلب مطمئن
لوگوی وبلاگ
قلب مطمئن
بایگانی
فروردین 85
خرداد85
اسفند 84
سفرنامه
سایه گل
داغ عشق
پاییز 1385
تابستان 1385
اوقات شرعی
لینک دوستان

تا..............شقایق
آرام سرزمین ذهن من...
قصه گو
روزهای عاشقی
هفت شهر عشق
طلبه ای از نسل سوم
جنون
نحن اقرب الیه من حبل الورید
استشهادی
راوی
نان و نمک
یادداشت های پراکنده یک مجاهد فی سبیل الله
عطش
فیروزه
سکوت قصه گو
اسکای
دادگر

لوگوی دوستان












موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   قلب مطمئن  

عنوان متن سوغات سفر«6» سه شنبه 85 تیر 27  ساعت 1:56 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم انه خیر ناصر و معین

 

بی صبرانه منتظر هستی و اتومبیل بسیار آرام در پی ترافیک شهر روان است...

راننده اتوبوس اشاره به آن سو میکند و چیزی می گوید که تو نمیشنوی و فقط کلمه آخرش به گوشت آشناست:"....عباس"

و نگاه می کنی...گنبد و مناره طلایی علمدار کربلا را که از میان ساختمان ها در  انتهای خیابان جلوه گری میکند برایت...

اما نه!!!جلوه گری نیست علمدار کربلا متواضع تر از آن است که حتی گنبد حرمش در مجاورت حرم مولا یش  جلوه گر باشد...

آری این تو هستی که با تمام وجود سرت را بالا گرفته ای و کاویده ای تا ببینی اش...

حالا همه همسفرانم ایستاده اند  رو به قبه و دست بر سینه سلامش میکنند...

و قطرات اشک های شان که میغلتند از روز گونه ها بر روی زمین اما به زمین نمیرسند و تو میدانی که همه این اشک ها را فرشته ها با دو کف دستشان جمع می کنند...

 

فقط سلام میکنی و می خوانی اش با هر آنچه که میدانی...

و نمی دانی بعد از سلام چه بگویی...

بغضت امان فکر کردن نمیدهد که بخواهی چیزی بگویی...

فقط سلام و یا ابا الفضل و یا عباس...

 

...

در پناه حق


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ای قوم به حج رفته.....
گم شد...
السلام علی...
اللهم اجعل یقین فی قلبی...
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ